Delneveshte

۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

۲۹
شهریور

مانده ام میان رفتن یا ماندن.......

۲۳
شهریور

خب دوباره دلم گرفته شاید کمی نوشتن حالمو خوب کنه

وقتی حالم بده و میام توی وب چیزی مینویسم ، میدونم که ن مزاحم کسی شدم نه دارم با حرفام اونم اذیت میکنم

چون اینجا ن میدونم واسه کی مینویسم ن اون فرد به اجبار داره میخونه

خلاصه بهتر از حرف زدن واسه بقیه و شنیدن منم همین حسو دارمه

نمیدونم بگم خوشبختانه یا بدبختانه وارد مرحله جدید یا بُعد جدیدی از زندگی شدم

خیلی وقت پیش با سکوت کردن حال بهتری داشتم تا اینکه دیگ پُر شدم

پُر شدم از گلایه 

پر شدم از حرفایی که کلی سال بود نگفته بودم

بعد به مرحله ای رسیدم که حرف میزدم با همه ولی با شنیدن جمله اینکه چیزی نیست من اینطوری شدم مواجه شدم

بعدش رسیدم به جایی که تا چند روز پیشم همونطوری بودم

میگفتم ، میخندیدم انگار ن انگار ک چیزی هست به قول معروف خودمو گول میزدم

تا اینکه امروز فهمیدم دیگ حتی خنده هم جواب نمیده و من مجبورم به تحمل این دوران

دیگ چیزی سرگرمم نمیکنه دیگ چیزی باعث نمیشه به بدبختیام فک نکنم

ی چیزی هم اضافه کنم که من ناشکر نیستم بارها گفتم هزاران نفر ارزو دارن سقف بالا سرشون باشه

ولی خب ادم اگه حقش توی این دنیا خورده شه از ۱۰۰ به ۰ برسه ی جورایی خسته میشه

قبلا توی این حالم اهنگ مینوشتم ولی الان دیگ حتی اونم‌نمیتونم بنویسم

شاید الان کسی ک این متن رو میخونه با خودش بگه همش از بدی های زندگیش گفته این چیه ادم میاد ی کم متن بخونه حالش خوب شه

خودمونم یاد بدبختیامون افتادیم

همونطوری ک اسم وبلاگ هست تمام چیزایی ک‌اینجا پست میکنم دلنوشتن 

بخشی از حرفای دلم ک قابل گفتنه

مرسی از وقتی ک گداشتین و خوندین

 

 

 

۲۲
شهریور

خب مدت زیادی بود  که فقط میومدم وبلاگ ی سری میزدم و میرفتم شاید بهتر بود نباشم و چیزی‌ ننویسم

به قول یکی از دوستام گاهی سکوت کردن بهتر از گفتن ی سری چیزاس ک میدونی شنیده نمیشن

این روزا حال خوشی ندارم و سعی میکنم هر جوری هست ادامه بدم و سختی ها رو تحمل کنم

خیلی وقته لبریز شدم خیلی وقته خسته شدم خیلی وقته بریدم

اما سکوت کردم و خندیدم

همه جا سعی میکنم همه رو بخندونم جلوی کسی ضعف نشون ندم ولی دیگ نمیشه

حداقل جلوی ادمای مهم زندگیم ک میدونن چی کشیدم نمیشه

برای هر کسی هم حرف میزنی یا فقط دنبال اینه ثابت کنه بیشتر از تو درد کشیده

یا میخاد ثابت کنه ک اونقدرا هم بدبخت نیستی

در کل دیگ الان سکوت رو به گفتن ترجیح میدم

اگر عمری باشه در اینده پست بیشتری میزارم

شاید خانده نشه ولی خالی میشم

فعلا ک بعید میدونم ادامه این زندگی رو بخام

ی حس بدم توی دنیا هست

اونم اینه با یکی حرف بزنی ولی نتونی حرف دلتو بگی یا بترسی

البته تقصیر خودمه که راه های اشتباهی رو انتخاب کردم